۱۳۹۰ بهمن ۸, شنبه

انشاء؛ زن می خوام یا نمی خوام؟!

هر وقت من یک كار خوب می كنم مامانم به من می گوید بزرگ كه شدی برایت یک زن خوب می گیرم!
تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است! حتمن ناسرادین شاه خیلی كارهای خوب می كرده كه مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود!
ولی من موتقدم كه اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود، چون بابایمان همیشه می گوید مشكلات انسان را آدم می كند.
در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند؛ مثلن من و خدیجه دخترخاله مان خیلی به هم می خوریم!
از لهاز فكری هم دو طرف باید به هم بخورند؛ خدیجه چون سه سالش است هنوز فكر ندارد كه به من بخورد ولی مامانم می گوید این خدیجه از تو بیشتر هالیش می شود!
در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند كه كارشان به تلاغ كشیده شده و چه بسیار آدم های كوچكی كه نكشیده شده! مهم اشق است!
اگر اشق باشد دیگر كسی از شوهرش سكه نمی خواهد و دایی یعقوب هم از زندان در می آید.
من تا حالا كلی سكه جم كرده ام و می خواهم همان اول قلكم را بشكنم و همه اش را به خدیجه بدهم تا بعدن به زندان نروم!
مهریه و شیر بلال هیچ كس را خوشبخت نمی كند. همین خرج های ازافی باعث می شود كه زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی دایی یعقوب با پدر خانومش حرفش بشود.
دایی یعقوب می گفت پدر خانومش چترباز بود! خوب شاید حقوق چتربازی خیلی كم بوده كه نتوانسته خرج عروسی را بدهد!
البته من و خدیجه تفافق كرده ایم كه بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمكی بدهیم! هم ارزان تر است و هم خوشمزه تر است! تازه وقتی می خوری خش خش هم می كند!
اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است وگرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد!
زن دایی یعقوب هم خانه دار نبود و دایی یعقوب مجبور شد یک زیرزمینی بگیرد! می گفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی یعقوب هم می خواست برود بالا! حتمن از زیرزمینی می ترسید!
خدیجه هم از زیرزمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست كردم. اما خدیجه از آن بالا افتاد و دستش شكست! از آن موقه خاله با من قهر است. اما بعدا فهمیدم که قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می كند بعد آشتی می كند ولی اگر دعوا كند بعد كتک كاری می كند بعد خانومش می رود دادگاه شكایت می كند بعد می آیند دایی یعقوب را می برند زندان!
البته زندان آدم را مرد می كند. تازه عزدواج هم آدم را مرد می كند! اما آدم با عزدواج مرد بشود خیلی بهتر است تا برود زندان که آیا مرد بشود یا نشود!
این بود انشای من...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جاوا اسكریپت

كد موزیك بی کلام

كد موزیك بی کلام