۱۳۹۰ آذر ۱۲, شنبه

امامزاده بی بی حوریه؛ از توهم تا واقعیت...!

بندرانزلی شهری است ساحلی و در کرانه های جنوبی دریای خزر، مرکز اولین و بزرگترین بندر شمال کشور و دومین بندر مهم کشور پهناور ایران می باشد.
مسافرانی که از سمت شرق به این شهر وارد می شوند (از سمت تهران)، با بقعه امامزاده ای در ابتدای ورودی این شهر مواجه خواهند شد!


" بی بی حوریه " یا " خانم حوریه " نام این امامزاده بوده و گفته می شود اين بقعه، آرامگاه خواهر حضرت امام رضا (ع) و از دختران امام موسی كاظم (ع) می باشد و قدمت آن به حدود سال 1180 خورشیدی بر می گردد!
آقای " غلامرضا نداف آزاد " که خود و خانواده اش چند نسل متوالی خادم این بقعه بوده اند اظهار می دارد پدر بزرگش، یعنی پدر مادرش، مرحوم کربلایی حسین که درویش بوده است در پی خوابهایی که می بیند تصمیم می گیرد با کمک اهالی و بازرگانان انزلی آرامگاه بی بی را تبدیل به بقعه متبرکه کنند!!


ساختمان اولیه این بنا با سرپوش سفالی ساخته شد؛ اما بنای کنونی آن جديد و مجلل می باشد! ديوارها از سنگ مرمر، سقف بقعه طاق هشت ضلعی با كاشی های منقوش و بام آن، گنبد مدور كاشی كاری شده است!


ضريح بزرگ فلزی مشبک و مطلا و شيشه بند مرقد روی كرسی از سنگ مرمر عالی بنا شده است!


بقعه، دارای تاسيساتی از قبيل زائرسرا، مسجد با دو گلدسته بلند و زيبای كاشی كاری شده، سرايداری و پاركينگ می باشد و از عوايد خوبی برخوردار است!!
در حوالی سال 1298 که بندر انزلی به تصرف انگلیسی ها در آمده بود نظامیان انگلیسی به کتابخانه کوچک بقعه حمله برده و تعدادی قرآن و کتاب تاریخی را به کف حیاط انداخته و سوزانند! بعد از خروج انگلیسی ها و ورود روس ها، این مکان چند صباحی تبدیل به استراحتگاه سربازان روسی شد.
در 28 اردیبهشت 1299 شمسی، ارتش سرخ وارد بندرانزلی شد؛ به دنبال آن، میرزا کوچک خان و یارانش برای انجام توافقات اولیه با روس هایی که تازه انقلاب کرده بودند برای اعلام حکومت جمهوری وارد بندرانزلی شد. میرزا در سر راه خود، کنار بقعه بی بی حوریه توقف می کند و به زیارت می پردازد!


تمامی موارد و شرح مختصر بالا به این دلیل مرقوم شد تا سوالی که سالهاست در ذهن نگارنده وجود داشته و هیچگاه پاسخی برای آن یافت نشده است بار دیگر خودنمائی کند!
در این مقال یادآور شد که " بی بی حوریه " خواهر حضرت امام رضا (ع) و از دختران امام موسی كاظم (ع) می باشد! همانطور که می دانید صدر اسلام به 1400 سال پیش از این بر می گردد و از طرف دیگر حضرت امام موسی کاظم در سال 128 هجری قمری در " ابواء " (منطقه ای در میان مکه و مدینه) به دنیا آمده و در سال 183 هجری قمری و در سن 55 سالگی در بغداد به شهادت رسید! بنابراین فرزندان آن امام می بایست بین سالهای 128 تا 183 هجری قمری به دنیا آمده باشند!


از طرف دیگر همانطور که در بالا گفته شد قدمت امامزاده بی بی حوریه به سال 1180 خورشیدی یعنی 210 سال پیس بر می گردد! با یک حساب سرانگشتی می توان گفت فاصله زمانی شهادت امام موسی کاظم و دختر ایشان (بی بی حوریه) تقریبا 1000 سال می باشد!!
نکته قابل تامل دیگر اینکه آنچه مسلم است، انزلی از نظر تاریخی قدمت زیادی ندارد و در چندین کتاب تاریخی، نام انزلی در ۵۴۰ سال پیش، ثبت شده است!
با توجه به فرضیات گفته شده در بالا، سه نظریه محتمل است...
1- بی بی حوریه قرزند امام موسی کاظم، عمری بیشتر از نوح پیامبر داشته و پس از تقریبا 1000 سال زندگی در بغداد، در سال 1180 خورشیدی از بغداد به شهر توریستی بندرانزلی - که به تازگی بوجود آمده بود - سفر کرده و به خواست پروردگار، در این شهر و در سن 1000 سالگی دارفانی را وداع گفته است!!
2- بی بی حوریه عمری طبیعی داشته و یحتمل سوار بر کشتی بازرگانی و یا تفریحی، عازم روسیه بوده است که به ناگاه در میانه های راه با طوفان سختی دست و پنجه نرم می کند که در این میان کشتی آن بانو به سنگ چخماق بزرگی برخورد کرده و منفجر می شود!! از این رو آن بانو در اعماق دریا به امانت گذارده می شود تا اینکه چند صد سال بعد بندرانزلی از زیر آب بیرون بیاید و در ادامه، آیندگان خواب ببینند و برایشان در همان مکان و بدون کوچکترین تغییر مکانی، بقعه متبرکه جهت برآورده کردن حاجات مردم، بنا کنند!!
3- بی بی حوریه در همان فاصله زمانی طبیعی 1200 سال پیش بدرود حیات گفته اما مقبره ایشان در یکی از زلزله های تاریخی کره زمین – که معلوم نیست کدام زلزله – بطور معجزه آسایی از بغداد به بندرانزلی منتقل شده است تا بدین طریق و از راه جمع آوری نذر و نیاز و دریافت پولهای هدیه شده به آن ضریح مطهر، مردم کمونیست انزلی را به راه راست هدایت کند!!


براستی بی بی حوریه ای که حدود 1200 سال پیش می زیسته – در صورت وجود چنین شخصی – چگونه 210 سال پیش در شهری که قدمت تاریخی آن به 540 سال قبل بر می گردد به خاک سپرده شده است!!
در جواب ابهام فوق باید گفت باز هم سه نظریه محتمل می باشد...
1- ما بی شعور هستیم!!
2- بر روی پیشانی ما چیزی شبیه " عبدالمشنگ میرزا " نوشته شده است!!
3- بر روی سر ما دو عدد شاخ وجود دارد!!


به نظر شما زمان آن فرا نرسیده که بجای ستایش و پرستش این همه خدای سنگی و بت امامزاده نشان، که بالغ بر 13500 مورد ثبت شده رسمی در کشور می باشد، پروردگار یکتا و بزرگ بی همتا را بپرستیم و تنها و تنها و تنها از او یاری بجوییم؟!!

قضاوت با شما...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جاوا اسكریپت

كد موزیك بی کلام

كد موزیك بی کلام