۱۳۹۰ آبان ۸, یکشنبه

یک نكته نگران كننده درباره فرود اضطراری كاپیتان شهبازی!


" کاپیتان هوشنگ شهبازی " خلبانی است كه توانست بوئینگ 727 را در حالی كه چرخ های جلوی آن باز نشده بود،‌ با مهارت تمام در فرودگاه مهرآباد تهران بر زمین بنشاند و همه مسافران و كادر پرواز را از خطری بزرگ نجات دهد.
از این رو چند روزی است او مورد توجه محافل رسانه ای و فعالان صنعت هوانوری قرار گرفته است و فیلم كوتاه و تصاویر فرود موفق و واقعا استادانه او در شبكه های مختلف تلویزیونی جهان بارها و بارها پخش شده است؛ اما آنچه فراتر از تشویق ها و تحسین ها باید مورد توجه قرار گیرد، هنوز مورد توجه جدی واقع نشده است و آن عبارت است از فقدان امكانات اولیه در فرودگاه بین المللی مهرآباد برای موارد اضطراری!!

هواپیما در لحظه فرود - باند فرودگاه مهرآباد

کاپیتان شهبازی هنگامی كه در نزدیكی تهران متوجه شده است كه چرخ های جلوی هواپیما باز نمی شود، آنطور كه خود اذعان داشته است از مسوولان فرودگاه مهر آباد می خواهد " فوم " مخصوص فرود اضطراری را بر باند بپاشند...
این فوم برای كاستن از اصطكاک حاصل از كشیده شدن پیكره هواپیما بر آسفالت باند است تا ایمنی فرود در شرایط خاص تا حد امكان بالا برود!
با این حال وقتی هواپیما به بالای مهرآباد رسیده و خلبان در آن شرایط اضطراری و پر استرس، از برج مراقبت پرسیده كه آیا بر كف باند فوم ریخته اند، پاسخ می شود:
نه...!
و هنگامی كه علت را می پرسد، ‌جواب می دهند:
ما فوم نداریم! نیروی هوایی دارد كه اگر از آنها خواهش كنیم تا فوم بیاورند، یک ساعت طول می كشد!!
این در حالی بود كه هواپیما سوختی برای بیش از 3 دقیقه پرواز نداشت و ناگزیر باید فرود می آمد! هر چند خلبان هواپیما توانست با تبحر خاصی " این بار " هواپیما را بر زمین بنشاند تا مسئولان صنعت هوانوری ایران، پزش را بدهند كه:
ببینید! چه خلبان های ماهری داریم!!


البته غیر از مواقع سقوط كه مرحوم خلبان مقصر است!!
اما سوال بسیار بسیار جدی این است كه اگر خلبانی غیر از كاپیتان شهبازی هدایت هواپیما را بر عهده داشت، و یا همین خلبان نمی توانست مهارت خود را بروز دهد و یا هواپیمای ضعیف تری از بوئینگ یا توپولوف معروف، در چنین وضعیتی قرار می گرفت و دچار آسیب دیدگی جدی و سانحه ای مانند آتش سوزی می شد و چند نفر هم كشته و مجروح می شدند، چه كسی پاسخگو بود؟‌!
قطعا اگر خلبان هم جزو كشته شدگان بود مقصر خود او اعلام می شد و كسی هم نمی گفت كه اگر فوم می پاشیدند این همه آدم قربانی نمی شدند و یک هواپیما هم از بین نمی رفت!!
در همین حادثه نیز آتش سوزی قریب الوقوع بود و به گفته خود خلبان، بعد از فرود، دماغه هواپیما از شدت گرما سرخ شده بود و نیروهای آتش نشانی آن را خنک كردند!
واقعا مسئولان فرودگاه مهرآباد چه توجیهی در این باره دارند؟!
آیا شرم آور نیست فرودگاهی كه عنوان " ‌بین المللی " را هم یدک می كشد و تا همین چند سال پیش نیز گل سرسبد فرودگاه های منطقه بود به وضعیتی برسد كه حتی فوم هم نداشته باشد؟!
آیا جان مردم اینقدر بی اهمیت است كه تمهیدات ایمنی در حد فوم كه جزو بدیهیات هر فرودگاهی در این سطح است هم تدارک ندیده اند؟!
آیا فوم هم تحریم است؟!

هواپیما بعد از فرود - باند فرودگاه مهرآباد

فقدان این امكانات اولیه در حالی است كه به دلیل فرسوده بودن ناوگان هوایی كشورمان، امكان بروز حادثه (مانند همین بازنشدن چرخ ها) در ایران بیشتر از نقاط دیگر دنیاست و لذا اگر در فرودگاه های سایر كشورها واجب است كه تمهیدات ایمنی برای مواقع اضطراری داشته باشند، در فرودگاه های ایران واجب موكد است!
گذشته از این، وقتی در فرودگاه پایتخت وضعیت این گونه است كه یک فوم ساده هم ندارند، باید نگران فرودگاه های دیگر شد و از مسئولان پرسید كه واقعا در آن فرودگاه ها چه خبر است؟!
به هر حال این بار هم همه چیز به خیر گذشت، ولی آیا دفعه بعدی در كار نخواهد بود كه چرخ یكی از همین هواپیماهای موسوم به " ابوطیاره " باز نشود و خلبان درخواست فرود اضطراری كند؟!

كاپیتان شهبازی دقایقی بعد از تخلیه هواپیما
(به سرسره نجات و ارتفاع پایین دماغه هواپیما به دلیل بازنشدن چرخ های جلو دقت كنید!)

چندی پیش در بدنه یكی از هواپیماهای یكی از شركت های هواپیمایی آمریكایی، یک شكاف مویی بسیار ریز كشف شد و به همین خاطر آن شركت تمام پروازهای خود را لغو كرد تا بدنه همه هواپیماهایش را بررسی مجدد كند!
آیا مسئولان فرودگاهی ما نیز به بهانه این رویداد، ایمنی فرودگاه ها را بازبینی مجدد خواهند كرد یا به انتظار حادثه خواهند نشست تا بعد از آن، " كمیته حقیقت یاب " تشكیل دهند و نتایجش را هم البته هرگز منتشر نكنند؟!!

۱ نظر:

  1. کمیته حقیقت یاب هیچوقت نتایج رو منتشر نمیکنه چون هیچوقت جعبه سیاه پیدا نمیشه!!!

    پاسخحذف

جاوا اسكریپت

كد موزیك بی کلام

كد موزیك بی کلام