۱۳۹۰ مهر ۲۳, شنبه

رقص سی ساله پارادوکس در صحنه نمایش ایران...

1- عقب نشينی از حقوق ملت ايران خيانت است...
2- ما بر سر حقوق مسلم خود حاضر به مذاكره با هيچ كشوری نيستيم...
3- ما ذره ای از حقوق ملت ايران عقب نشينی نخواهيم كرد...
4- اصولا ملت ايران به هیچ کس اجازه نخواهد داد كه بر سر حقوق اساسی آنها با كسی مذاكره كنيم...
5- ما از حقوق ملتمان به اندازه سر سوزنی كوتاه نمی آييم...
6- جهانيان بدانند ملت ايران از حقوق مسلم خود عقب نشينی نخواهد كرد...
7- ...

جملات فوق عينا متن گفته های مسئولين جمهوری اسلامی است! در طی ساليان اخير چند بار جملات فوق را شنيده ايد؟! 10 بار، 100 بار، 1000 بار...

و اما يک سوال؟!
طبق بند ششم قطعنامه لازم الاجرا 598 شورای امنيت سازمان ملل (كه با توافق سه جانبه ايران، عراق و سازمان ملل متحد تنظيم شد)، دبير كل سازمان ملل موظف به شناسايی متجاوز در جنگ ايران و عراق شد و متجاوز ملزم و متعهد به پرداخت كليه خسارات و همچنين غرامت به كشور مقابل گرديد!
اين قطعنامه در تاريخ 27 تيرماه 1367 مورد قبول ايران و عراق قرار گرفت و پس از بررسی هيات های مختلف كارشناسی شورای امنيت سازمان ملل، خاوير پرز دكوئيار (دبير كل وقت سازمان ملل متحد) طی بيانيه ای رسمی، عراق را متجاوز اعلام كرد و عراق ملزم به پرداخت كليه خسارات و همچنين غرامت به كشور ايران شد...
رييس جمهور وقت (هاشمی رفسنجانی) و وزير كشور وقت (عبدالله نوری) حداقل خسارت وارده به كشور در طول 2900 روز جنگ را حداقل 1000 ميليارد دلار اعلام كردند! حال آنكه صرفا خسارت ناشی از شهادت حداقل 300 هزار نفر، مجروح شدن حداقل 700 هزار نفر، تخريب كامل حداقل 10 شهر كشور، تخريب عمده 5 استان كشور، حملات موشكی به حداقل 30 شهر كشور، هزاران بی خانمان و جنگ زده، تخريب صنايع و زيرساختهای اقتصادی و... که غرامت آنها شايد بسيار بيشتر باشد!
اما؛ ضروری است بدانيد كشور كويت بخاطر 40 روز اشغال كشورش توسط عراق در جنگ اول خليج فارس، 200 ميليارد دلار غرامت درخواست كرد و طی چند سال از درآمد حاصل از فروش نفت عراق، غرامت مذكور به حساب كويت واريز شد!
حال ما به همين 1000 ميليارد دلار هم قانع می باشيم، چون مبلغ بالايی است!
اما، در اين مدت حدود 20 سال، ايران هیچ وقت حاضر به پيگيری دريافت خسارت و غرامت خود از عراق نشد!!
چندی پيش يک خبرنگار از يكی از مسئولين ارشد مملكتی (نماينده ويژه 18 ساله رهبر در شورای عالی امنيت ملی، رييس پیشین صدا و سيما و نیز دبير وقت شورای عالی امنيت ملی و رييس فعلی مجلس) درباره علت عدم پيگيری غرامت جنگ از عراق پرسيده بود که سرنوشت پرداخت خسارات جنگ تحميلی بر كشور به كجا انجاميده است؟! در جواب وی، با عتاب و تندی گفته
شد:
ديگر در مورد اين قضيه سئوال نپرسيد و پيگيري نكنيد! اين خلاف مصالح ملی است!!
هر چه فكر كنيد كه علت آنكه ما نبايد پيگير خسارات و غرامت جنگ ويرانگر باشيم چيست، احتمالا جوابی منطقی نخواهيد يافت!!
شگفتی آنجاست كه ما  بايد پيگير منافع فلسطين و لبنان و ونزوئلا و بوليوی و بوسنی و كاستاريكا و سريلانكا و... باشيم، اما حق پيگيری حقوق مسلم خود را نداريم!!

حال يک سوال  ديگر؟!
طبق دو معاهده رسمی فيمابين ايران و شوروی سابق در دهه 1920 و 1940 سهم ايران و شوروی سابق از حقوق و كليه منافع دريای خزر، مساوی و مشترک است.
همچنان كه معاهدات و حقوق بين الملل و منطق ايجاب می كرد در سال 1991 كشورهای تازه استقلال يافته شوروی سابق، به مجامع جهانی اعلام نمودند كشورهايشان به كليه معاهدات و تفاهمنامه های فيمابين با ساير كشورها پايبند است! لذا 4 كشور تركمنستان، قزاقستان، روسيه و آذربايجان به دلخواه خودشان مختار به تقسيم منافع دريای خزر از سهم 50 درصدی شوروی سابق بودند.
اما جايگاه بين المللی و قدرت چانه زنی ايران در سالهای اخير چنان تنزل يافته و اوامر و دستورات سران كرملين (روسيه) ما را به جايی برد كه سران ايران حاضر شدند بر سر 50 درصد سهم قطعی و قانونی خود (!) در دريای خزر بر سر ميز مذاكره بنشينند!!
در اجلاسی كه به دليل حضور شخص ولاديمير پوتين (رييس جمهور وقت روسيه) با ذوق زدگي زائدالوصف ايران در تهران برگزار شد، به جايی رسيديم كه در عين ناباوری، سهم ايران از منافع رو و زيرزمينی خزر 3/11 (يازده و سه دهم) تعيين شد!!
پنجاه درصد كجا و يازده درصد كجا؟!
وقتی اين مساله با واكنش شديد نخبگان و مردم مواجه شد، وزير خارجه دولت نهم در مراسم عيد غدير در ميان كاركنان وزارت خارجه اعلام كرد:
اين يک جنجال است! اين را بدانيد حق ايران از رژيم حقوقی دريای خزر هيچگاه در طول تاريخ بيش از 11 (يازده) درصد نبوده است!!
كار به جايی رسيد كه كاظم جلالی (عضو و مخبر كميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس) اعلام كرد:
اگر ما به سهم 20 درصدی از خزر برسيم، برای ما يک پيروزی خواهد بود!!
جالب است بدانید که اجلاس اخير برای تعيين رژيم حقوقی دريای خزر، اين بار در قزاقستان و بدون دعوت از ايران انجام شد!!
و هم اكنون چند سال است به جايی رسيديم كه كشور آذربايجان، نفت را و كشور تركمنستان، گاز را از زير آب و خاک خارج می كند، اما ما نمی توانيم دم بر آوريم!! (صحت اين گفته را می توانيد از هر كارشناس مستقل نفت و گاز جويا شويد!)
وقتی كشور آذربايجان (كه ايران خود را متعهد به ارسال كمكهای انسان دوستانه كميته امداد امام به محرومان آن كشور می داند) ايران را از كنسرسيوم استخراج نفت در سواحل مشترک آذربايجان و ايران اخراج كرد، سخت ترين و تندترين واكنش ايران اين بود كه وزير خارجه ايران اين مساله را صرفا " كار بد " توصيف كرد (!) و هيچ اقدام حقوقی برای استيفای حق مسلم ايران از منافع خزر انجام نشد!!
ای كاش به جای روسيه، آمريكا در ساحل خزر بود! چون مسئولين ايران فقط می توانند در مقابل آمريكا و اسراييل چنگ و دندان نشان داده و در مقابل ساير كشورها كلاه ايران پشم ندارد!
در واقع تئوری و دكترين اصلی جمهوری اسلامی اين است:
به همه كشورها بايد باج داد تا به آمريكا باج نداد!!
حال آيا جملات مسئولين جمهوری اسلامی درباره كوتاه نيامدن از حقوق ملت ايران، صحت دارد؟!
شما هم روی اين سئوالها و سوالهای مشابه فكر كنيد... شايد دلايلی منطقی بيابيد...!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جاوا اسكریپت

كد موزیك بی کلام

كد موزیك بی کلام