۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

یک معامله به موقع...!!!

شوهر عزیزم؛
قبل از اينکه از مسافرت برگردی فقط می خواستم در مورد يه تصادف خيلی خيلی کوچيک بهت بگم که وقتی می خواستم ماشين رو توی پارکينگ بذارم اتفاق افتاد...!
خوشبختانه من اصلا صدمه نديدم، بنابراين اصلا نگران حال من نباش! من خوبم...
داشتم از فروشگاه بر می گشتم خونه، خواستم ماشين رو توی پارکينگ بگذارم که اشتباها بجای اينکه پدال ترمز رو فشار بدم، پدال گاز رو فشار دادم!!
اتفاق مهمی نيفتاد! درب پارکينگ يه کم خراب شد! ماشين من هم آروم به ماشين تو برخورد کرد و ايستاد...!
من واقعا متاسفم... می دونم که تو با اون قلب مهربونت من رو می بخشی...!
نمی دونی چقدر تو رو دوست دارم...
مشتاقانه منتظرم از سفر برگردی و تو رو در آغوشم بگيرم!

همسر دوست داشتنی تو...

راستی؛ يه عکس از صحنه تصادف برات می فرستم تا زياد نگران نباشی...!


در ضمن، دوست دخترت هم زنگ زد...!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جاوا اسكریپت

كد موزیك بی کلام

كد موزیك بی کلام