۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

موضوع انشا؛ توافت های ایران و خارج...!!!

پدرم همیشه می گوید " این خارجی ها که الکی خارجی نشده اند! خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان داده اند! "
البته من هم می خواهم درسم را بخوانم، پیشرفت کنم؛ سیکلم را بگیرم و بعد به خارج بروم!
ایران با خارج خیلی فرغ دارد! خارج خیلی بزرگتر است! من خیلی چیزها راجب به خارج می دانم...! تازه، دایی دخترعمه ی پسر همسایه مان در آمریکا زندگی می کند؛ برای همین هم پسر همسایه مان آمریکا را مثل کف دستش می شناسد!
او می‌گوید " در خارج آدمهای قوی کشور را اداره می کنند! " مثلن همین " آرنولد " که رعیس کالیفرنیا شده است!!
ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد و بعد با یک خانم...!
البته آن قسمتهای بی تربیتی فیلم را ندیدیم، اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است! بازو دارد این هوا...! اما در ایران هر آدم لاغر مردنی را می گذارند مدیر بشود!!
خارجی ها خیلی پرزور هستند و همه شان بادی میل دینگ کار می کنند! همین برج هایی که دارند، نشان می دهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کرده اند!!
ما اصلن ماهواره نداریم! اگر هم داشته باشیم فقط برنامه های علمی آن را نگاه می کنیم!
تازه من کانال های ناجورش را قلف کرده ام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند!!
این آمریکایی ها بر خلاف ما، آدمهای خیلی مهربانی هستند و دائم همدیگر را بقل می کنند و بوس می کنند...! اما در فیلمهای ایرانی حتا زن و شوهرها با سه متر فاصله کنار هم می نشینند و شبها هم زنها با مانتو و روسری و مردها هم با کت و شلوار می خوابند که به فکر بنده همین کارها باعث شده که آمار تلاغ روز به روز بالاتر بشود!!
در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمی شود و نخبه های علمی کشور مجبور می شوند فرار مغزها کنند! اما در خارج کفش می شوند! مثلن این " بیل گیتس " با اینکه اسم کوچکش نشان می دهد که از یک خانواده ی کارگری روستائی بوده است اما تا می فهمند که نخبه است به او خیلی بودجه می دهند و او هم برق را اختراع می کند!!
پسر همسایه مان می گوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود شاید ما الان مجبور بودیم شبها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم!
من شنیده ام در خارج دموکراسی است! ولی ما نداریم!! اگر اینجا هم دموکراسی می شد چقدر خوب می شد! آن وقت " محمدرضا گلذار " رعیس جمهور می شد و " مهناز افشار " هم معاون اولش می شد!!
شاید " آمیتا پاچان " و " شاهرخ خان " را هم دعوت می کردیم تا وزیر بشوند!! خیلی خوب می شد!
ولی سد افصوث و دریق که نمی شود...!
از نظر فرهنگی، ما ایرانی ها خیلی بی جمبه هستیم! ما خیلی تمبل و تن پرور هستیم و حتی هفته ای یک روز را هم کلا تعطیل کرده ایم!!
شاید شما ندانید، اما من خودم دیشب از پسر همسایه مان شنیدم که در خارج، جمعه ها تعطیل نیست!! وقتی شنیدم، نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم! اما حرفهای پسر همسایه مان از بی بی سی هم مهمتر است!!
ما ایرانی ها ضاتن آی کیون پایینی داریم!! مثلن پدرم همیشه به من می گوید " تو به خر گفته ای زکی!! "
ولی خارجی ها تیزهوشان هستند! پسر همسایه مان می گفت در آمریکا همه بلدند انگلیسی صحبت کنند!! حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند! ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان می روند و آخرش هم بلد نیستند یک جمله ی ساده مثل " I lav u " بنویسند!!
واقعن جای تعسف دارد!
این بود انشای من...!!!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جاوا اسكریپت

كد موزیك بی کلام

كد موزیك بی کلام