۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

عمر دین به اندازه حماقت انسانهاست!!

  • حدودا یک قرن پیش، قند از كشور بلژیک به ایران صادر می شد که به دلیل مسائلی كه میان روحانیون و یكی از اتباع بلژیک پیش آمده بود فتوای حرام بودن قند صادر شد و كسی قند نمی خورد! یكی ازتجار كه قندهایش روی دستش مانده بود به سراغ یكی از مراجع رفت و با تقدیم خمس و زكات، مشكل را برای وی مطرح كرد؛ بعد از آن بر فتوای قبلی تبصره ای صادر شد كه حرام بودن قند وقتی است كه مستقیما در دهان گذاشته شود! اگر قند را پیش از گذاشتن در دهان در چای بزنید حلال می شود...!
هنوز هم بسیاری از افراد مسن بدون آنكه دلیل آن را بدانند، قبل از آنكه قند را در دهان بگذارند آن را در استكان چای فرو می برند!!
  • در دهه ۴۰ خورشیدی نوشابه های پپسی كولا وارد بازار ایران شد و شایعاتی مبنی بر بهایی بودن مالک شركت توزیع كننده این نوشابه ها بر سر زبان ها افتاد و فتوایی مبنی بر حرام بودن خوردن پپسی كولا صادر شد! شركت توزیع كننده كه نمی خواست بازار را از دست بدهد خمس و زكات متعلقه را دودستی تقدیم یكی از مراجع كرد تا تبصره ای بر این فتوا نوشته شود كه خوردن نوشابه های پپسی با شیشه حرام است و اگر در لیوان ریخته شود حلال می گردد...!
  • در دهه ۵۰ خورشیدی ماشین های لباس شویی وارد بازار ایران شد؛ خانواده های ایرانی كه به احكام دینی پایبندی زیادی داشتند حاضربه خریداری این محصول نبودند! چون به اعتقاد آنها آب موجود در محفظه این ماشین كمتر از حد شرعی آب كر ( سه وجب طول، در سه وجب عرض، در سه وجب ارتفاع ) است و نجاست لباس ها را از بین نمی برد! این بار تاجر مذكور خودش پیش قدم شد و با تقدیم خمس و زكات توانست فتوایی بر كربودن آب لوله كشی شهر كه به دستگاه لباسشویی می ریزد بدست بیاورد...!
 اکنون مدت ها است كه فتواهای مراجع اثر خود را از دست داده اند و درعوض نهادهای دولتی فتواهای موثر صادر می كنند!! مثلا...  
  • چند سال پیش، تیرآهن های چینی وارد گمرک های ایران شدند و اداره استاندارد فتوا داد كه این تیرآهن ها غیر مقاوم هستند و نباید وارد بازار شوند! همین امر باعث گرانی بی سابقه آهن در بازار كشور شد! تاجری كه از چین آهن وارد كرده بود به سراغ رئیس محترم استاندارد رفت و مانند اسلاف خود وجهی را در قالب خمس و زكات ( یا چیز دیگری شبیه به باج! ) به ایشان تقدیم كرد و به فاصله چند ماه مشكل تیرآهن های مانده در گمرک حل شد و روانه بازار شدند...!
  •  مدتی قبل شركتی با نام تجاری " محسن " برنج های هندی را در بسته بندی هایی با برند خود وارد بازار كرد و با تبلیغات گسترده توانست بازار كشور حتی استان های گیلان و مازندران كه در آنها برنج كشت می شود را تسخیر كند! این برنج ها قدری مشكوک بودند چون در هر دمایی كه پخته می شدند باز هم به هم نمی چسبیدند! با توجه به وجود نشاسته درون برنج چنین چیزی قدری عجیب به نظر می رسید! یک نفر بیكار در مركز تحقیقات برنج برای پی بردن به راز این برنج ها آنها را در یكی از آزمایشگاه های وابسته به مركز استاندارد آزمایش كرد و در آن مواد سمی خطرناکی مانند آرسنیک و سرب مشاهده كرد!! این خبر رسانه ای شد و تبلیغات برای این برنج ممنوع شد و عده ای تقاضای جمع آوری این برنج از بازار را داشتند! مالک برند محسن مقدار متنابهی خمس و زكات ( یا هر اسم دیگری كه شما روی آن می گذارید! ) را تقدیم رئیس سازمان استاندارد كرد تا او نه تنها شخص بیكاری كه این برنج ها را آزمایش کرده بود توبیخ كند بلكه قهرمانانه از سلامت این برنج ها دفاع كند! جالب اینجاست که حتی خود هندی ها هم اعلام كردند كه برنج های صادراتی شان آلوده است، اما رئیس محترم استاندارد كه می خواست وجه دریافتی اش حلال باشد هندی ها را دیوانه های متوهم دانست و خوردن برنج های هندی را بدون اشكال اعلام كرد!! ( البته اگر همسر و یا همسران خود ایشان از این برنج ها خریداری كند احتمالا با دریافت طلاق راهی منزل پدرشان خواهد شد! ) البته مالک برنج محسن راه و رسم خمس و ذكات دادن را به نیكی می داند و نه تنها برنج های آن از بازار جمع نشدند، كه توانست با تقدیم مقداری از این خمس و زكات به رئیس سازمان صداو سیما دستور العمل قبلی ایشان مبنی بر ممنوعیت تبلیغ برنج خارجی در رادیو و تلویزیون ( كه در حالت جوگیری ایشان صادر شده بود! ) را ملغی كند و اكنون تبلیغات این برنج به صورت گسترده تر ازسابق از رادیو و تلویزیون پخش می شود...!
و این داستان پرداخت به موقع خمس و زكات همچنان ادامه دارد...
و به قول فیلسوفی...
" عمر دین به اندازه حماقت انسانهاست...!!! "

۱ نظر:

جاوا اسكریپت

كد موزیك بی کلام

كد موزیك بی کلام