فرض کنید زندگی همچون یک بازی است! قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگه دارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید!
جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند! پر واضح است که در صورت افتادن توپ لاستیکی بر روی زمین، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد با زمین، کاملا شکسته و خرد می شوند!
آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده، سلامتی، دوستان و روح خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است!!
كار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه كاری برای كاسبی وجود دارد، اما دوستی كه از دست رفت دیگر بر نمی گردد؛ خانواده ای كه از هم پاشید دیگر جمع نمی شود؛ سلامتی از دست رفته باز نمی گردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد...
جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند! پر واضح است که در صورت افتادن توپ لاستیکی بر روی زمین، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد با زمین، کاملا شکسته و خرد می شوند!
آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده، سلامتی، دوستان و روح خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است!!
كار را بر هیچ یک از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه كاری برای كاسبی وجود دارد، اما دوستی كه از دست رفت دیگر بر نمی گردد؛ خانواده ای كه از هم پاشید دیگر جمع نمی شود؛ سلامتی از دست رفته باز نمی گردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر