این پیامی بود که دیروز بعد از بازکردن وبلاگ شخصی در سیستم وبلاگ دهی "بلاگفا" با آن مواجه شدم!! هر چند در آزادترین (!) و گل و بلبل ترین کشور دنیا انتظارش را هم داشتم!
جالب اینجاست که حتی دلیل مسدود کردن وبلاگم را هم نمی گویند، به ایمیل ها و سوال هایم پاسخ نمی دهند و با بازکردن صفحه وبلاگ تنها یک پیام کلی ظاهر می شود که:
جالب اینجاست که حتی دلیل مسدود کردن وبلاگم را هم نمی گویند، به ایمیل ها و سوال هایم پاسخ نمی دهند و با بازکردن صفحه وبلاگ تنها یک پیام کلی ظاهر می شود که:
از ارائه خدمات در این آدرس به یکی از دلایل زیر معذوریم
- تخطی از قوانین و توافقنامه استفاده از خدمات سایت
- دستور مراجع قانونی جهت مسدود سازی وبلاگ
- انتشار محتوای غیر اخلاقی یا محتوایی که براساس قوانین کشور تخلف است
آری؛ در آزادترین کشور دنیا حتی اجازه ندادند مطالبم را کپی کرده و حداقل کپی نوشته های خودم را در آرشیو کامپیوتر شخصی ام داشته باشم!! شاید در دیاری که دروغ و تزویر و ریا ارزش محسوب می شود، گفتن آنچه که در فرهنگ ایرانی به آن "حرف حق" می گویند خودش یک جرم بزرگ به حساب می آید!!
پیشتر شنیده بودم که حرف حق، تلخ است و پذیرفتنش تلخ تر و دشوار، اما نمی دانستم که جرم هم دارد!!
علی ایحال، این "کوجه لوتکا" همان "کوجه لوتکا" ی مسدود شده بلاگفا می باشد و همان سیره را قوی تر و مقتدرانه تر از پیش ادامه خواهد داد!
به هر صورت در این دنیای فانی، برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی، که در نظام هستی ضعیف پایمال است...!
فعلا هم ما نه تفنگ داریم، نه باتوم، نه ریش و نه چفیه!! پس در حکومت اصولگرا ضعیف تلقی می شویم و محکوم به پایمال شدن...! اما آیا پایمال شویم و یا پایمال کنیم را گذر زمان نشان خواهد داد و آن روز است که روسیاهی برای ذغال خواهد ماند...
خیلی چیزا به ذهنم اومد که بنویسم ولی اینقدر خانه از پایبست ویران است که به همین بسنده میکنم :
پاسخحذفیادمان نرود : "من فکر میکنم ، پس هستم!"
و یادمان نرود : "حتی کنده سربریده درخت نیز دوباره جوانه میزند!" ...
در پایان تسلیت میگم ...