۱۳۸۹ دی ۱۴, سه‌شنبه

ملا و شراب فروش...!

سرمایه داری در نزدیکی مسجد قلعه فتح الله کابل رستورانی ساخت که در آن موسیقی و رقص بود و برای مشتریان مشروب هم سرو می شد!
ملای مسجد هر روز در پایان موعظه، دعا می کرد تا خدا صاحب رستوران را به قهر و غضب خود گرفتار کند و بلای آسمانی بر این رستوران نازل گرداند!
یک ماه از فعالیت رستوران نگذشته بود که رعد و برق و توفان شدیدی شد و رستوران به خاکستر تبدیل گردید...
ملا روز بعد با غرور و افتخار نخست حمد خدا را بجا آورد و بعد خراب شدن آن خانه فساد را به مردم تبریک گفت و اضافه کرد:
اگر مومن از ته دل از خداوند چیزی بخواهد، از درگاه خدا ناامید نمی شود!
اما خوشحالی مومنان و ملای مسجد دیری نپایید...
صاحب رستوران به محکمه شکایت برد و از ملای مسجد خسارت خواست!
ملا و مومنان چنین ادعایی را نپذیرفتند!!
قاضی دو طرف را به محکمه خواست و بعد از این که سخنان دو جانب دعوا را شنید، گلویی صاف کرد و گفت:
نمی دانم چه بگویم! سخن هر دو را شنیدم...
یک سو ملا و مومنانی هستند که به تاثیر دعا و ثنا ایمان ندارند!!
و سوی دیگر مرد شراب فروشی که به تاثیر دعا ایمان دارد…!!!
" پائولو کوئیلو "

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جاوا اسكریپت

كد موزیك بی کلام

كد موزیك بی کلام