۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

دین ارثی...!


به کودکان اجازه دهید خودشان عقایدشان را انتخاب کنند...

درجه اعتبار...!

روزی چهار مرد و یک زن کاتولیک در باری، مشغول نوشیدن قهوه بودند!
یکی از مردها گفت:
من پسری دارم که کشیش است؛ هرجا که می رود مردم او را “ پدر ” خطاب می کنند!
مرد دوم گفت:
من هم پسری دارم که اسقف است و وقتی جایی می رود مردم به او می گویند ” سرورم ” !
مرد سوم گفت:
پسر من کاردینال است و وقتی وارد جایی می شود مردم او را “ عالیجناب ” صدا می کنند!
مرد چهارم گفت:
پسر من پاپ است و وقتی جایی می رود او را “ قدیس بزرگ ” خطاب می کنند!
زن حاضر در جمع نگاهی به مردان کرد و گفت:
من یک دختر دارم؛ ۱۷۸ سانتیمتر قدش است؛ بسیار خوش هیکل؛ سایز سینه هایش ۸۵ است؛ دور کمرش ۶۱ سانتیمتر؛ دور باسنش ۹۲ سانتیمتر؛ با موهای بلوند و چشمهای روشن... وقتی وارد جایی می شود همه می گویند:
" وای! خدای من...!!! "

ارادت...!

عموما افراد برای عرض ارادت، دستشان را روی ارادتگاهشان می گذارند؛ يعنی روی قلب و سينه، و يا روی چشم...



ولی دست روی ... را تاکنون ندیده بودیم...!!!

عکسی تاریخی از رضاشاه و اشرف پهلوی در ايام تبعيد - ژوهانسبورگ

استدلال ساده ریاضی!!

یک خانم معلم ریاضی که به یک پسر هفت ساله ریاضی یاد می داد ازش پرسید:
اگر من بهت یک سیب و یک سیب و یکی بیشتر سیب بدهم، تو چند تا سیب خواهی داشت؟
پسر بعد از چند ثانیه با اطمینان گفت:
۴ تا...!
معلم نگران، انتظار یک جواب صحیح و آسان یعنی (۳) را داشت! او نا امید شده بود، اما فکر کرد که شاید بچه خوب گوش نکرده است! بنابراین تکرار کرد:
خوب گوش کن! خیلی ساده است؛ تو می تونی جواب صحیح بدهی اگر به دقت گوش کنی! اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگر و یکی بیشتر سیب بدهم، تو چند تا سیب خواهی داشت؟
پسر که در قیافه معلمش نومیدی می دید دوباره شروع کرد به حساب کردن با انگشتانش در حالیکه او دنبال جوابی بود که معلمش را خوشحال کند! تلاش او برای یافتن جواب صحیح نبود، تلاشش برای یافتن جوابی بود که معلمش را خوشحال کند! برای همین با تامل پاسخ داد:
۴ تا...!
نومیدی در صورت معلم باقی ماند! اما به یادش آمد که پسر، توت فرنگی را دوست دارد! بنابراین فکر کرد که شاید پسرک سیب را دوست ندارد و برای همین نمی تواند تمرکز داشته باشد! در این موقع او با هیجان فوق العاده و چشم های برق زده پرسید:
اگر من به تو یک توت فرنگی و یکی دیگر و یکی بیشتر توت فرنگی بدهم، تو چند تا توت فرنگی خواهی داشت؟
معلم خوشحال به نظر می رسید و پسرک با انگشتانش دوباره حساب کرد و سپس با تامل جواب داد:
۳ تا...!
اکنون خانم معلم تبسم پیروزمندانه ای بر لب داشت... برای نزدیک شدن به موفقیتش او خواست به خودش تبریک بگوید، ولی یک چیزی مانده بود! او دوباره از پسر پرسید:
اگر من به تو یک سیب و یک سیب دیگر و یکی بیشتر سیب بدهم، تو چند تا سیب خواهی داشت؟!
پسرک فورا جواب داد:
۴ تا...!
خانم معلم که مبهوت شده بود با صدای گرفته و خشمگین پرسید:
چطور؟! آخه چطور ممکنه؟!
پسرک با صدای پایین و با تامل پاسخ داد:
برای اینکه من قبلا یک سیب در کیفم داشتم...!

نتیجه اخلاقی: اگر کسی جواب غیر قابل انتظاری به سوال ما داد، ضرورتا آن اشتباه نیست؛ شاید یک بعدی از آن را ابدا نفهمیده ایم...!!!

حاج آقا، چشات از مطالعه زیادی درد نگیره...!!!


اگر متوجه نشدید به شیشه های عینک حاجی دقت کنید...!!!

۱۳۸۹ دی ۹, پنجشنبه

دانشجوی منطق!!

دانشجويی پس از اينكه در درس منطق نمره نياورد به ‏استادش گفت:
قربان، شما واقعا چيزی در مورد موضوع اين درس می دانيد؟!
استاد جواب ‏داد:
بله، حتما؛ در غير اينصورت نمی توانستم يک استاد باشم!
دانشجو ادامه داد:
بسيار ‏خوب؛ من مايلم از شما يک سوال بپرسم! اگر جواب صحيح داديد من نمره ام را قبول می كنم، ‏در غير اينصورت از شما می خواهم به من نمره كامل اين درس را بدهيد!
استاد قبول کرد و دانشجو پرسید:
آن چيست كه قانونی است ولی منطقی نيست؛ منطقی است ولی قانونی ‏نيست و نه قانونی است و نه منطقی؟!
استاد پس از تاملی طولانی نتوانست جواب بدهد و ‏مجبور شد نمره كامل درس را به آن دانشجو بدهد!‏
بعد از مدتی استاد با بهترين ‏شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسيد؛ و شاگردش بلافاصله جواب داد:
قربان، شما ۶۳ سال دارید و با یک خانم ۳۵ ساله ازدواج کردید، که البته قانونی است ولی منطقی نیست!
همسر شما یک معشوقه ۲۵ ساله دارد، که منطقی است ولی قانونی نیست! 
و اين ‏حقيقت كه شما به معشوقه همسرتان نمره كامل داديد در صورتيكه بايد آن درس را رد می شد، ‏نه قانونی است و نه منطقی...!!!

لبان آغشته به الکل، اجازه لمس کردن ما را ندارند...!!!


خدا وکیلی، اگه شما همسر یکی از این خوشگل ها (!) بودید، غیر از مشروب خواری کار دیگه ای می کردید؟!!

موش کور بخوردت جیگر...!!!

بر ایمیل ها تسلطی ندارید...!

چند روز پیش در خبرها مصاحبه ای از وزیر محترم اطلاعات داشتیم که فرمودند:
ظرف مدت ۲۴ ساعت بعد از این مصاحبه، تمام ایمیل هایی که رد و بدل می شد به کد و رمز تبدیل شد، ولی ظرف ۴۸ ساعت کد و رمزها باز شد و این یک شکست سنگین برای آنها بود!!
وزیر اطلاعات هم مثل آقای صالحی که همینجوری آمد و گفت کرم استاکس نت پشت درهای بسته ماند ( که بعد هم خودشان اعتراف کردند که اینچنین نبوده است!! ) کیلویی می گوید کد و رمز ایمیل ها ظرف ۴۸ ساعت باز شد!
اصولا در این مملکت غلو و خالی بندی کنتور ندارد!!
چند تا از آشنایان و دوستان خیلی نگران بودند و از من در این باره می پرسیدند! کمی توضیح دادم خیالشان راحت شد... گفتم اینجا هم بنویسم شاید شما هم نگران شده باشید!
اصولا سیستم رمزنگاری برای ایمیل دو تعریف دارد؛ یک تعریف این است که شما یک رمز خصوصی نزد خودتان دارید و یک رمز عمومی هم به طرفتان می دهید که با آن ایمیلی که به شما می خواهد بزند رمزنگاری می کند و به طریق معمولی ( حتی کبوتر هم می تواند برساند! ) به دست شما می رسد و فقط شما هستید که با داشتن رمز خصوصی می توانید بازش کنید! اصلا هم مهم نیست " آی اس پی " شما آن متن رمزنگاری شده را شخصا تقدیم به جناب وزیر کند!!
اگر از رمزنگاری چیزی بلد باشید و اصولا زحمت این کار را بخواهید بکشید ( همان فتنه گرانی که جناب وزیر لابد می گویند! ) از سیستم PGP استفاده می کنید که طول رمز را ۱۰۲۴ بیت می گذارید و خیال خودتان را راحت می کنید! برای اینکه اگر سربازان گمنام کل کامپیوترهای دنیا را هم جمع کنند، رمزگشایی پیام شما به سن دنیا ( ۶ میلیارد سال ) طول خواهد کشید، چه برسد به ۴۸ ساعت!! تا آن موقع  خورشید آنقدر بزرگ شده است که زمین را بلعیده است و بساط همه خالی بندها هم جمع شده است ( البته اگر در کره ی دیگری شعبه نزده باشد! )
حال نکته ی بعد این است که این نوع رمزنگاری اصولا از یک دهم ثانیه بیشتر طول نمی کشد، چه برسد به ۲۴ ساعت!! جنگ جهانی دوم خیلی وقت است که تمام شده است حاج آقا...!
اما نوع دوم سیستم رمزنگاری که گوگل به صورت پیش فرض دارد، این است که راه ارتباطی شما با گوگل وقتی به ایمیلتان لاگین می کند توسط یک کلید ۱۲۸ بیتی رمزنگاری می شود؛ هر چه که رد و بدل می شود توسط این کلید ۱۲۸ بیتی تا سرور گوگل رمزنگاری می شود؛ اما بعد از آن گوگل ایمیل شما را به صورت متن معمولی به سرور شخص دریافت کننده می فرستد. اگر آن طرف هم در جیمیل باشد باز هم همه چیز رمزنگاری شده است. سرویس های دیگر نظیر یاهو از این سیستم به صورت پیش فرض استفاده نمی کنند، اما خوب جناب وزیر روی سخنشان با این دسته از کاربران نبوده، چون اصولا این کاربران چیزی را رمزنگاری نمی کنند که وزارت اطلاعات بخواهد ظرف ۴۸ ساعت بشکند!! ( مگر اینکه منظور از شکستن رمز، واقعا ترجمه ی انگلیسی متن ها باشد!! البته از این دوستان با این دانش عظیمشان بعید هم نیست که واقعا منظورشان این بوده باشد!! ) بنابراین اگر دو طرف گیرنده و فرستنده، هر دو جیمیلی باشند کل نقل و انتقال ارتباطات رمزنگاری شده است!
خوب، حال که معلوم شد این نوع سیستم چطور کار می کند بیایید با هم ببینیم که اصولا رمزنگاری ۱۲۸ بیتی جیمیل که ممدلی پیازفروش سر کوچه مان هم استفاده می کند با تکنولوژی کنونی امن است یا نه!
سایت " بلوکریپت " میزان امنیت کلید را بر حسب تحقیقات دانشگاهی ( نه حرف زدن کیلویی! ) که تاکنون انجام شده مقایسه می کند و پیشنهاد می کند که تا چه سالی رمزنگاری متن شما امن خواهد بود!
بیایید در آن لیست کرکره ای گزینه ی ( Enter a year ) را انتخاب کنیم...  حال بیایید به جای ۴۸ ساعت ۱۰ سال دیگر را بزنیم! یعنی سال ۲۰۲۰ را بزنیم... بدبینانه ترین تحقیق، کلید ۱۰۰ بیتی را کافی می داند!! خدا رو شکر...
خوب بیایید بیست سال بعد یعنی سال ۲۰۳۰ را بزنیم... بدبینانه ترین تحقیق، کلید ۱۲۸ بیتی را تا سال ۲۰۳۰ امن می داند!!
وقتی می گوییم امن، یعنی اینکه در مقابل یک " اینتلیجنت ایجنسی " با بودجه ی ۳۰۰ میلیون دلاری با سوپر کامپیوترهای بزرگ دنیا هم امن است، نه با کامپیوترهای قوزمیت وزارت اطلاعات!!
خوب چطوره سال ۲۰۴۰ را امتحان کنیم! سربازان گمنام باید حداقل تا ۳۰ سال دیگر سماق بمکنند تا بتوانند حتی فکر رمزگشایی را از همین کلید کوتاه ۱۲۸ بیتی را هم بکنند!!
متاسفانه در این مملکت هر کسی گل واژه ای تلاوت می کند و بدبختانه آنقدر اطلاعاتشان هم کم است که یک جوری خالی نمی بندند که کسی بهشان نخندد!
خوب شما فتنه گر عزیز! اگر هم فتنه ای کرده ای جای نگرانی نیست!! مخصوصا شما جناب ممدلی پیازفروش عزیز با اون عینک ته استکانی که عکس های خنده دار حاوی هاله نور را برای دوستانت هر روز می فرستی...

به این میگن دست فرمون...!

چرا نباید آقایان را به زور به خرید برد...!!!


برای خانم هایی که شوهرانشان را به زور برای خرید با خود همراه می کنند و برای آقایانی که از خرید کردن های طولانی همراه با همسرانشان خسته شده اند، اما بهانه ای برای جیم زدن ندارند...
این نامه ای بود که یک خانم انگلیسی از فروشگاهی در آکسفورد دریافت کرد:
خانم موری عزیز، ضمن تشکر از وفاداری شما به فروشگاهمان، مدیریت فروشگاه مجبور است شما و خانواده تان را به دلیل رفتارهای نامعمول شوهرتان، از ورود به فروشگاه منع کند!
این وقایع توسط دوربین‌های امنیتی فروشگاه ضبط شده است...
۱۵ ژوئن: شوهر شما ۲۴ بسته کاندوم را برداشته و با استفاده از غفلت مشتریان، آن را به صورت تصادفی روی چرخهای خرید مردم گذاشته است!
۲ جولای: او ساعتهای شماته دار را در نقاط مختلف فروشگاه قرار داده و آنها را طوری تنظیم کرده که به فاصله ۵ دقیقه از یکدیگر زنگ بزنند!
۴ اکتبر: او مستقیما به دوربین امنیتی نگاه می کند و با استفاده از آن به عنوان آینه دست توی دماغش می کند!
۳ دسامبر: به شکل مشکوکی به اطراف فروشگاه می دود و با صدای بلند آهنگ فیلم " ماموریت غیرممکن " را می نوازد!
۱۸ دسامبر: او بین لباسهای زنانه می ایستد و به خانمهای مشتری عبوری می گوید " منو بخرین! منو بخرین! "
۲۳ دسامبر: او در حالیکه به اتاق پرو می رود، در را بسته و فریاد می زند " چرا اینجا دستمال توالت نیست؟! "

۱۳۸۹ دی ۸, چهارشنبه

عکسی قدیمی از داروخانه نسبتا مدرن در اواخر دوران قاجار - ۱۳۰۰ خورشیدی

حراج وسایل شیطان!!

به روایت افسانه ها روزی شیطان همه جا جار زد كه قصد دارد از كار خود دست بكشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد! او ابزارهای خود را به شكل چشمگیری به نمایش گذاشت! این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت طلبی و دیگر شرارتها بود...
ولی در میان آنها یكی كه بسیار كهنه و مستعمل به نظر می رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد! كسی از او پرسید:
این وسیله چیست؟!
شیطان پاسخ داد:
این نومیدی و افسردگی است...!
آن مرد با حیرت گفت:
چرا اینقدر گران است؟!
شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد:
چون این موثرترین وسیله ی من است! هرگاه سایر ابزارم بی اثر می شوند، فقط با این وسیله می توانم در قلب انسانها رخنه كنم و كاری را به انجام برسانم! اگر فقط موفق شوم كسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وادارم، می توانم با او هر آنچه می خواهم بكنم!!
من این وسیله را در مورد تمامی انسانها به كار برده ام؛ به همین دلیل این قدر كهنه است...!!!

ابتکار جالب و قابل تامل همشهریانمان برای دور زدن قانون در روز روشن...!!!

۱۳۸۹ دی ۷, سه‌شنبه

سرخط خبرهای یک سال بعد، پس از آزادسازی قیمتها...

  • نانوایی های پایتخت با ارائه سند ملکی، نان تمام قسطی ارائه می دهند!
  • مراجع عظام تقلید خوردن گوشت گربه را حلال دانسته و با ارائه احادیث معتبری بر فوائد خاص گوشت گربه تاکید کردند! البته این مراجع همچنان درباره خوردن گوشت انسان سکوت کرده اند!!
  • چمن های ورزشگاه آزادی دیروز در قابلمه قورمه سبزی تهرانی ها بود!
  • آیت الله حائری که سال قبل طریقه وضو گرفتن با یک لیوان آب را آموزش داده بود، امروز در تلویزیون طریقه طهارت گرفتن با یک تف را به طور عملی آموزش خواهد داد!
  • دو کامیون حامل مهاجران غیرقانونی ایرانی، در کشور افغانستان شناسایی و به کشور عودت داده شد!
  • رئیس جمهور در مراسم کلنگ زنی صد و نهمین سایت غنی سازی اورانیوم گفت: " آنقدر اورانیوم غنی می کنیم تا ک... ملت پاره شود! "
  • آیت الله جنتی در گفتگوی اختصاصی با بی بی سی گفت: " اگر قرار بود از گرسنگی بمیرم در عصر یخبندان مرده بودم! "
  • عصر دیروز حدود یک میلیون میکروب که با همکاری برخی ویروس های خارج نشین و چند باسیل ورشکسته سیاسی و با همدستی باکتری های بهایی و تعدادی آمیب همجنـس باز قصد شیوع بیماری در تهران را داشتند، امشی شدند!
  • نرخ جدید کرایه تاکسی اعلام شد: " یک میلیون پول پیش و هر کورس صد و بیست هزار تومان! "
  • به دلیل سختی شمارش، واحد پول کشور به کیلو تغییر می کند! مثلا از این به بعد برای خریدن یک پفک نمکی باید یک کیلو هزارتومانی پرداخت کنید!! "
  • در پی خودکشی شانزده میلیون نفر طی سه ماه گذشته، صبح امروز لایحه عدم فروش داروی نظافت و مرگ موش توسط داروخانه ها، در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید!!
  • در هزار و هشتصد و یازدهمین سفر استانی هیات دولت، همه ی دولت با حضور در توالت یک منزل، یک حلقه چاه فاضلاب خانگی را که تماما ساخته متخصصان داخلی بود، افتتاح کرده و بهره برداری رسمی از آن را آغاز کردند! همچنین کاشتن یک نهال خرزهره دیگر دستاورد این سفر بود!
  • در اقدامی نمادین و به منظور همدلی با مردم، جلسه هیات دولت زیر کرسی برگزار شد! در این میان خانم دستجردی، وزیر بهداشت بیشتر از بقیه هیجان زده بود!
  • احمدرضا رادان گفت: موجودات وحشت انگیز سطح خیابان ها زامبی نیستند! وی افزود اینها همان در و داف هایی هستند که سابق بر این برایشان سر و دست شکسته می شد، اما به دلیل عدم توانایی در خرید لوازم آرایش به « هیولای اولیه » بازگشته اند!!
  • دقایقی پیش رئیس جمهور، هجدهمین وزیر اقتصاد کابینه دولت را برکنار و نوزدهمین وزیر را برای گرفتن رای اعتماد به مجلس معرفی کرد! قابل ذکر است سرپرست جدید وزارت اقتصاد، پیش از این در محله نارمک تهران مدیر یک بقالی بوده است!!
  • فیلم سینمایی اخراجیهای ۸ با بودجه اختصاصی حوزه مقاوت بسیج برای دکتر مسعود ده نمکی، کلید خورد!
  • پس از رایزنی های مجدانه وزارت بازرگانی، روز گذشته دو کشتی محموله شمع چینی برای گرم کردن خانه های هموطنان و رفاه بیشتر انها، در بندر چابهار تخلیه شد!
  • در پی تصویب قطعنامه چهل و هشتم شورای امنیت سازمان ملل متحد برای تحریم های بیشتر علیه ایران، قیمت دلار با دویست و هشتاد هزار تومان افزایش به یک میلیون و هشتصد و سه هزار تومان رسید!!
  • وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنفرانس سالانه مطبوعاتی خود خطاب به جوانان توصیه کرد برای صرفه جویی و استفاده بهینه از یارانه های نقدی دولت، از این پس بجای استفاده از " سی دی " و " دی وی دی " از صفحه گرامافون برای گوش کردن موسیقی استفاده کنند!! وی تاکید کرد مگر پدران ما چگونه موسیقی گوش می کردند؟!!
  • دیشب در یک برنامه زنده تلویزیونی، رئیس جمهور با بیان سورپرایز وعده داده شده، گفت: " برای رفاه حال ملت ایران، از ماه آینده هزار و هفتصد تومان به یارانه ی نقدی اضافه و به حساب هموطنان واریز خواهد شد!!

زن از دیدگاه روحانیت به صورت تصويری...!

حل مشکل بوسیدن آینه توسط دختران!!

در دانشگاه تورنتو کانادا مد شده بود که دخترها وقتیدستشویی می رفتند، بعد از آرایش کردن، آینه را می بوسیدند تا جای رژ لبشان روی آینه دستشویی بماند!
مستخدم بیچاره از بس جای رژ لب پاک کرده بود، خسته شده و موضوع را با رئیس دانشگاه در میان می گذارد...
فردای آن روز، رئیس دانشگاه تمام دخترها را در مقابل دستشویی جمع می کند و می گوید:
کسانی که این کار را می کنند برای مستخدم خیلی ایجاد زحمت می کنند؛ حالا برای اینکه شما ببینید پاک کردن جای رژ لب چقدر سخت است، یک بار جلوی خودتان آینه را پاک می کند!
مستخدم با آرامش کامل دستمال نظافت را در کاسه توالت فرو کرد و وقتی که دستمال کاملا خیس شد، شروع به پاک کردن آینه کرد!!
از آن به بعد دیگر هیچ کس آینه ها را نبوسید...!!!

نتیجه اخلاقی: سعی کنید از راهکارهای خلاقانه در زندگیتان استفاده کنید!!

دعای داریوش کبیر در تخت جمشید...


قدمت این کتیبه که توسط خط شناسان فرانسوی ترجمه شده، حدودا ۲۵۲۳ - ۲۴۸۷ سال پیش می باشد!

کمین...

۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

تقدیم به پیش نمازی که گفت عشق بازی باعث زلزله می شود...!

با یار پریروز دلی یک دله کردیم
یعنی که دوتائی هوس زلزله کردیم
اول که نشستیم به درددل معمول
یک خرده درین رابطه از هم گله کردیم
بعدش به لب و دست و زبان کام گرفتیم
تا قرص اثر کرد به من، حوصله کردیم
آنگاه زمین لرزه شد آغاز و چه گویم
از اینکه دوتائی اله کردیم بله کردیم
در هر دم و هر بازدمی یادی از آن شیخ
تعریف ز همراهی این سلسله کردیم
گفتیم که باید بفرستیم به او تکس
کای حجت الاسلام کلینکس! ‌کلینکس! 

" هادی خرسندی "

راه رفتن روی آتش در ظهر عاشورا...!!!


قضاوت با شما...!!!

نرخ قیمتها در کشوری که نه منابع عظیم نفتی دارد و نه منابع عظیم گازی!!

تصور می کنید در کشوری که دارای اقتصادی بدون یارانه اما درست و عقلانی می باشد، کشوری که نه منابع عظیم نفتی دارد و نه منابع عظیم گازی، کشوری که همچون ایران از معادن عظیم معدنی نیز برخوردار نمی باشد و در نهایت کشوری که نه خلیج فارس دارد و نه دریای خزر، قیمتها بدون هیچگونه یارانه ای چگونه است؟!
نرخ برخی از اجناس و خدمات در یک نمونه از اقتصاد بدون یارانه که آزادسازی قیمتها در آن حاکم است، نظیر اقتصاد آلمان، بلژیک و فرانسه به شرح ذیل می باشد...
  • آموزش در کلیه سطوح تحصیلی رایگان؛
  • درمان چشم، دندان و بیماریها، سرپایی و بیمارستانی ( بیمه کامل ) رایگان؛
  • آرد درجه ۱ تولید آلمان، کیلویی ۷۰ سنت ( ۷۰۰ تومان )؛
  • روغن مایع خوراکی درجه ۱ تولید آلمان، لیتری ۷۰ سنت؛
  • شیر طبیعی ( بدون آب و شیرخشک ) تولیدی آلمان، لیتری ۶۰ سنت؛
  • آب پرتغال ۱۰۰% طبیعی تولیدی آلمان، دولیتری ۷۰ سنت؛
  • گوشت فیله بدون چربی و بدون استخوان، کیلویی ۵ یورو ( ۷۵۰۰ تومان )؛
  • سیب سبز فرانسوی، کیلویی ۱ یورو؛
  • پرتقال و نارنگی، کیلویی ۱ یورو؛
  • اجاره هر مترمربع مسکن در محله متوسط در برلین ۵ یورو ( ۷۵۰۰ تومان )؛ ( با این وصف اجاره ماهانه یک آپارتمان ۶۰ متری، ۴۵۰ هزار تومان است! )
  • بهای هر کیلووات برق ۵ سنت ( ۵۰ تومان )؛
  • کت و شلوار درجه متوسط تمام نخی یا پشمی دوخت آلمان، ۱۵۰ یورو؛
  • کفش تمام چرم Versache یک جفت تولید ایتالیا ۶۰ یورو؛
  • پیراهن مردانه تمام نخ دوخت آلمان، ۱۵ یورو؛
  • خودروی سواری مرسدس بنز مدل E۲۳۰ تولید سال، ۴۰ هزار یورو ( ۶۰ میلیون تومان )
  • بهره بانکی وام تولیدی، صنعتی و مسکن، ۱ تا ۲ درصد؛
  • پرداخت بیمه بیکاری، ماهی ۷۰۰ یورو؛
تمامی موارد فوق را در حالی نظر بگیرید که...
  • متوسط درآمد هر خانوار، ۴ هزار یورو ( ۶ میلیون تومان )؛
ملاحظه می فرمائید چقدر ما خوشبختیم؟!!
و من چقدر خوشحالم...

طراحی جدید دوچرخه بعد از هدفمند شدن یارانه ها...!

۹ خصوصيت منحصر به فرد ليگ برتر ايران...!

مسابقات ليگ دهم حرفه ای در ايران يكی از فراگيرترين و مهم ترين مسابقات برگزار شده در تاريخ فوتبال ايران است؛ ليگی كه البته نواقص و مشكلات متعددی هم دارد! ويژگی هايی كه برخی از آنها فقط در فوتبال ايران رخ می دهد!
۱- ليگ برتر فوتبال ايران از جمله ليگ هايی است كه برخی از تيم های آن نام اسامی بازيكنان خود را در هيات فوتبال يک شهر ثبت می كنند و در شهر ديگری بازی های خودشان را انجام می دهند! مثال می خواهيد؛ « پيكان »
۲- ليگ فوتبال ايران از جمله ليگ هايی در فوتبال دنياست كه بعضی از تيمهايشان در شهری تمرين می كنند و بازیهای خودشان را در شهر ديگری انجام می دهند! دو تيم فوتبال صبا و پيكان چنين وضعيتي را دارند! صبا و پيكان در تهران تمرين و در شهرهای قم و قزوين بازی می كنند!
۳- ليگ برتر فوتبال ايران به نوبت، بهره مندی از سهميه تيمها را به شهرهای مختلف محول می كند! دو سال قبل، ما در ليگ برتر فوتبالمان شيراز را با دو تيم داشتيم؛ در همين زمان، مشهد هم دو تيم در مسابقات ليگ برتر داشت؛ امروز ديگر در شيراز و مشهد تيمی در ليگ برتر نداريم و به جای آن تيمهايی به ليگ برتر آمده اند كه دو سال قبل اصلا در ليگ برتر نبوده اند! مشهد و شيراز دو سال قبل در ليگ برتر صاحب دو تيم بودند اما امسال يک تيم هم ندارند! در عوض شهر تبريز، دو سال قبل در ليگ برتر نماينده نداشت اما امسال در اين عرصه صاحب دو نماينده است! تا دو سال قبل وزارت نفت در ليگ برتر تيم نداشت اما امسال در اين عرصه صاحب دو تيم فوتبال شده است! به عبارتی، مشهد و شيراز از دو سال قبل به امروز جای خود را به تبريز و وزارت نفت داده‌اند!
۴- از مهمترين معايب ليگ برتر ايران آن است كه تمركز و قدرت مديريتی در تيمها اندک است؛ چنانچه مديرعامل يک تيم، سال گذشته مديرعامل تيم ديگری بوده است! در خارج از ايران مديريت باشگاه تحت سازمانی است؛ مديريت منسجمی كه اختيار عملش مشخص است؛ مدير تيمها انتخابي است و... اما اينجا مديری مثل حسين هدايتی در يک سال رئيس هيات مديره يک تيم است و در سال آينده همان مدير، مديريت يک تيم ديگر را بر عهده دارد! اين شرايط در تيمهای ديگر هم صادق است؛ مثل ناصر شفق ( ابومسلم، تراكتورسازی، پاس )، حسين كفعمی ( ذوب آهن و پيكان ) كريم ملاحی ( ابومسلم، پاس، تراكتور )، محمدحسن انصاریفرد ( پرسپوليس و راه آهن )، كاظم اوليایی ( استقلال و پاس همدان )، مصطفی آجورلو ( پاس و استيل‌آذين ) و... اما در هيچ كجای دنيا اتفاق اعجاب آور معادلی ديده نمی شود!
۵- فقط در ايران است كه يک مدير بدون آنكه انتخاب شود، دو يا سه بار به سمت مدير يک تيم انتصاب می شود! حالا خوب يا بد فرق نمی كند؛ عقل و منطق می گويد اگر خوب بود چرا كنارش گذاشتند و اگر بد بود چرا دوباره منصوبش می كنند! مصداق بارز اين امر، علی فتح الله زاده مديرعامل استقلال است كه فرصت سه باره حضور در تيم فوتبال استقلال نصيب او شد! اتفاقی كه واقعا حيرت آور است!
۶- فقط در ايران است كه تيمها به صورت گلخانه ای از يک شهر به شهر ديگری می روند! در كجای دنيا سراغ داريد كه مثلا يک شبه تيم بايرن مونيخ، تبديل به بايرن هامبورگ شود؟! يا مثلا هرتابرلين يک شبه تبديل به هرتا اشتوتگارت شود؟! فقط در ايران است كه رفتن پاس تهران به همدان بعد از ۴۴ سال حضور در تهران، ممكن می شود! فقط در ايران است كه پيكان تهران و صباباتری تهران تبديل به پيكان قزوين و صبای قم می شوند! اين انتقال اگر در جهت پيشرفت فوتبال در اين شهرهاست كه خوشبختانه يا متاسفانه می بينيم كه هيچ تغييری در فوتبال اين شهرها ايجاد نشده است! نه تماشاگر بيشتر و نه ساخت و ساز بهتر!
۷- فقط در فوتبال ايران است كه ليگ ۱۶ تيمي تنها به خاطر شكايت يک تيم باشگاهی، ۱۸ تيمی می شود! ليگ ۸۶ را می گوييم كه قرار بود با ۱۶ تيم آغاز شود، اما به خاطر شكايت تيم صنعت نفت آبادان كارش را با ۱۸ تيم آغاز كرد تا برنامه های ليگ اين همه به هم بريزد!
۸- فقط در ليگ برتر ايران است كه مسابقات، هر سال ۱۰ روز جلو می افتد! در واقع تقويم ليگ برتر ايران به جای سال رايج کشور، يعنی سال شمسی، منطبق و معادل با سال قمری پيش می رود! و باعث تاسف است كه ليگ ايران در ۲۸-۲۷ دوره اش حدود ۳۰ تغيير داده است!
۹- فقط در ليگ برتر ايران است كه قوانين رايج و حاكم بر آن سال به سال دچار تغيير می شود و تاسف آورتر اینکه هيچ قانونی، ضمانتی برای اجرا ندارد!
در نهایت از ۹ مورد فوق این نتیجه را می توان گرفت که فقط در ليگ برتر ايران است كه پيش بينی هر اتفاق عجيبی امكان پذير است...!!!

۱۳۸۹ دی ۵, یکشنبه

عکسی تاریخی از تمرینات سربازان در شمال کشور در تابستان ۱۲۹۹

عکسی که باید دید...

اکثر ما فکر می کنیم شهدا یک گروه خاصی از جوانها بودند که اگر چند سال قبل از شهادت هم آنها را می دیدیم، می گفتیم این فرد یک آدم غیرعادی و خاص می باشد! البته دلیل این طرز تفکر را باید از تعریف های اغراق آمیز از شهدا توسط همرزمان و بعضا کسانی که حتی اسم آنها را قبل از شهادت نشنیده بودند، دانست!


تصویر فوق، عکسی از دوران جوانی شهید سرلشگر بابایی است!
از این عکس شهید بابایی جوان تعجب نکنید؛ شهدای ما هم در روزهای جوانی مثل خود ما جوانی می کرده اند و این چیز غریبی نیست!
مثلا با پوشیدن لباس قهرمانان فیلمهای وسترن، عکس یادگاری می گرفتند! اما با حال و هوای انقلاب و جنگ، ظاهرشان هم تغییر کرد...
این عکس را شهید بابایی در سال ۱۹۷۸ زمانی که برای آموزش خلبانی F14 به ایالات متحده آمریکا رفته بود، در پایگاه " ریس ایالت تگزاس " گرفته است!


تصویر فوق، عکسی است که بیشتر ما از شهید بابایی در ذهن داریم!
روحش شاد و یادش گرامی باد...

بهترين کتاب سال...!


یک پرسش ساده، اما اساسی...!

چند روز پیش داستانی را شنیدم که خیلی برایم عجیب و البته بود!
در یکی از مدارس مذهبی تهران، معلم در حال صحبت کردن در نمازخانه بوده که یکی از بچه های کلاس اول دبستان از معلمش می پرسد:
مگر وقتی شیطان به آدم سجده نکرد، خدا او را از بهشت بیرون نکرد؟!
معلم هم پاسخ داده:
بله، همینطوره!
مجددا شاگرد می پرسد:
پس چطور توانسته دوباره وارد بهشت شود و آدم و حوا را گول بزند تا سیب را بخورند؟!!
معلم هم فقط سکوت کرده و هیچ چیزی برای گفتن نداشته است...
راستش را بخواهید تا به حال این سوال برای من هم پیش نیامده بود! فارغ از هر نوع ایدئولوژی خاصی این پرسش در واقع یک سوال اساسی و بسیار مهمی است!
بر همه ی موحدان مبرهن است که شیطان، رجیم است و رانده شده از بهشت! پس هنگام گول زدن آدم و حوا، در بهشت چه غلطی می کرده؟!!!
کسی جوابی دارد...؟!!

پسر ایرونی که رسما دختر شد!!

جاوا اسكریپت

كد موزیك بی کلام

كد موزیك بی کلام